رويا نوري جامعهشناس
در حال حاضر زنان طلاق را به عنوان نخستين و بهترين راه حل، انتخاب ميكنند و اين موضوع سبب شده مشكلات اجتماعي زنان افزايش يابد.
خانواده نخستين مكان الگوگيري كودكان است؛ بر اين اساس اگر خانواده دچار اختلال شود، ديگر خانه مكان مناسبي براي الگوگيري آنان نيست.
عامل اختلال در خانوادهها
ارزشهاي موجود در بين خانواده تغيير كرده و همين عامل موجب اختلال در بنيان خانوادهها شده است.
مشكلات زنان بعد از طلاق
در دورههاي گذشته طلاق بين خانوادهها آخرين راه بود؛ اما در حال حاضر زنان طلاق را به عنوان اولين و بهترين راه حل، انتخاب ميكنند و اين موضوع سبب شده مشكلات اجتماعي زنان افزايش يابد و گاهي دچار مشكلات اقتصادي فراوان نيز شوند.
به دليل بروز مشكلات فراوان بعد از طلاق، زنان از نظر روحي و رواني دچار اختلال ميشوند.
فرزندان طلاق
با گسست خانواده، كودك مكان الگوگيري را از دست ميدهد و فرزند از فضايي كه بايد صميميت و گذشت را در آن ياد بگيرد، دور ميشود.
بعد از طلاق، كودك بايد يا در كنار مادر و يا پدر خود زندگي كند؛ در اين صورت فرزند دچار سردرگمي ميشود كه از پدر الگوگيري كند و يا مادر و همين عوامل سبب ميشود كودك ارزشهاي رفتاري را به خوبي فرا نگيرد.
مدرسه دومين مكان الگوگيري كودك است و اگر او مطلبي را از خانواده ياد نگيرد، هيچ زماني نميتواند در مكان ديگري الگوگيري كند.
اگر در خانواده مشكلي وجود داشته باشد، فرزند ديگر آموزشي نميبيند و همين عامل نيز اولين ناهنجاريها را در اجتماع ايجاد ميكند؛ چرا كه كودك بدون سلاح وارد جامعه ميشود.
آثار سوء طلاق بين دختر و پسر يكسان است و هر دو به مقدار لازم به آموزش و محبت نياز دارند.
در حال حاضر زنان طلاق را به عنوان نخستين و بهترين راه حل، انتخاب ميكنند و اين موضوع سبب شده مشكلات اجتماعي زنان افزايش يابد.
خانواده نخستين مكان الگوگيري كودكان است؛ بر اين اساس اگر خانواده دچار اختلال شود، ديگر خانه مكان مناسبي براي الگوگيري آنان نيست.
عامل اختلال در خانوادهها
ارزشهاي موجود در بين خانواده تغيير كرده و همين عامل موجب اختلال در بنيان خانوادهها شده است.
مشكلات زنان بعد از طلاق
در دورههاي گذشته طلاق بين خانوادهها آخرين راه بود؛ اما در حال حاضر زنان طلاق را به عنوان اولين و بهترين راه حل، انتخاب ميكنند و اين موضوع سبب شده مشكلات اجتماعي زنان افزايش يابد و گاهي دچار مشكلات اقتصادي فراوان نيز شوند.
به دليل بروز مشكلات فراوان بعد از طلاق، زنان از نظر روحي و رواني دچار اختلال ميشوند.
فرزندان طلاق
با گسست خانواده، كودك مكان الگوگيري را از دست ميدهد و فرزند از فضايي كه بايد صميميت و گذشت را در آن ياد بگيرد، دور ميشود.
بعد از طلاق، كودك بايد يا در كنار مادر و يا پدر خود زندگي كند؛ در اين صورت فرزند دچار سردرگمي ميشود كه از پدر الگوگيري كند و يا مادر و همين عوامل سبب ميشود كودك ارزشهاي رفتاري را به خوبي فرا نگيرد.
مدرسه دومين مكان الگوگيري كودك است و اگر او مطلبي را از خانواده ياد نگيرد، هيچ زماني نميتواند در مكان ديگري الگوگيري كند.
اگر در خانواده مشكلي وجود داشته باشد، فرزند ديگر آموزشي نميبيند و همين عامل نيز اولين ناهنجاريها را در اجتماع ايجاد ميكند؛ چرا كه كودك بدون سلاح وارد جامعه ميشود.
آثار سوء طلاق بين دختر و پسر يكسان است و هر دو به مقدار لازم به آموزش و محبت نياز دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر