اميرهوشنگ احمديزاده تورزني روانشناس
بيشتر ازدواجهايي كه به اجبار والدين صورت ميگيرد به طلاق ختم ميشود.
در گذشته خانوادهها، فرزندانشان را از همان زمان تولد نامزد ميكردند و اين كودكان در بزرگسالي مجبور بودند كه به ازدواج اجباري تن دهند.
متأسفانه اين سنت هنوز هم در جامعه امروزي ديده ميشود كه معضلات زيادي را در زندگي به همراه خواهد داشت.
گاهي اوقات نيز خانوادهها بر اين اساس كه خواستگار فرزندشان فرد مناسبي براي يك زندگي است، فرزندان خود را به اجبار راضي به ازدواج ميكنند كه اغلب اين ازدواجها به طلاق ختم خواهد شد.
در كنار مشاوران،خانوادهها نيز ميتوانند مشاوران خوبي براي فرزندانشان باشند و به جاي تحميل يك ازدواج اجباري، به آنها پند دهند تا از آسيبهاي موجود در جامعه در امان باشند.
احساس حقارت بعد از يك ازدواج، سبب ميشود فرد به سمت خودكشي برود.
زماني كه فرد به بلوغ فكري لازم نرسيده باشد، توانايي برخورد با مشكلات زندگي را نخواهد داشت و همين عامل سبب ميشود مشكلات ديگري نيز در زندگياش ايجاد شود.
بيشتر ازدواجهايي كه به اجبار والدين صورت ميگيرد به طلاق ختم ميشود.
در گذشته خانوادهها، فرزندانشان را از همان زمان تولد نامزد ميكردند و اين كودكان در بزرگسالي مجبور بودند كه به ازدواج اجباري تن دهند.
متأسفانه اين سنت هنوز هم در جامعه امروزي ديده ميشود كه معضلات زيادي را در زندگي به همراه خواهد داشت.
گاهي اوقات نيز خانوادهها بر اين اساس كه خواستگار فرزندشان فرد مناسبي براي يك زندگي است، فرزندان خود را به اجبار راضي به ازدواج ميكنند كه اغلب اين ازدواجها به طلاق ختم خواهد شد.
در كنار مشاوران،خانوادهها نيز ميتوانند مشاوران خوبي براي فرزندانشان باشند و به جاي تحميل يك ازدواج اجباري، به آنها پند دهند تا از آسيبهاي موجود در جامعه در امان باشند.
احساس حقارت بعد از يك ازدواج، سبب ميشود فرد به سمت خودكشي برود.
زماني كه فرد به بلوغ فكري لازم نرسيده باشد، توانايي برخورد با مشكلات زندگي را نخواهد داشت و همين عامل سبب ميشود مشكلات ديگري نيز در زندگياش ايجاد شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر