بسياري از زوجها با هم زندگي ميكنند ولي از درون هم خبر ندارند ،در واقع قطع روابط عاطفي و عشقي كه به تدريح بين زوجين صورت مي گيرد...
من هرگز نفهميدم كه چرا والدينم از هم جدا شدند البته الان ديگر اين مسئله براي من مهم نيست، با اين موضوع كنار آمدهام ولي هميشه اين سؤال برايم وجود داشته كه چرا آنها كه براي با هم بودن خودشان دليل محكمي نداشتند من را به اين دنيا دعوت كردند.
ازدواج امري مقدس در اسلام است و براي انجام آن تأكيدات بسيار شده است، زوجهاي جوان علاوه بر اينكه برا ي انتخاب همسر داراي مشكلات فراواني هستند با مشكلات مالي و اقتصادي زيادي هم براي برگزاري مراسم عروسي مواجهند تا خاطره يك شب به يادماندني را در دفتر تاريخ زندگيشان ثبت كنند.
البته گفتني است كه هميشه هم لحظات بر وفق مراد اين افراد نيست ، چرا كه بعد از گذشتن از مشكلات براي رسيدن به آرامش ودرست لحظهاي اي كه زوج جوان احساس مي كند خوشبختترين زوج دنيا ، با آنچه كه در واقعيت مي بيند كاملاً متفاوت است.
براي از بين رفتن خيلي از سوء تفاهمات زندگي خيلي از زوجهاي جوان غرور خود را زير پا ميگذرند و در مقابل همسرشان گذشت ميكنند كه البته اين كار در همه مراحل و براي مقابله با همه مشكلات كارساز نيست.
از اينجاست كه مشاجرهها و بحث ها آغاز ميشود و تازه متأهلين تلاش ميكنند جو را بهتر كنند و گاهي هم از والدين و يا دوستان كمك ميگيرند.
در بسياري از موارد اگر ميانجيگري توسط شخصي صورت گيرد كه با عدالت بين زوج جوان رفتار كند ممكن است خيلي از مسائل حل شود ولي نكته اينجاست كه طرفين براي خود افرادي را به عنوان واسطه قرار ميدهند كه حرف و سخن او را به طور منطقي براي ديگري بيان كند.
جوانان در شرف ازدواج، زماني كه بايد با عقل و استدلال دست به انتخاب بزنند و همسري را انتخاب كنند كه بتوانند با وي يك عمر را در آرامش زندگي كنند، فقط به شباهتهاي ظاهري توجه كرده و چون در اين دوران احساسات بر منطق تقريباً حاكم است فرد بدرستي نميتواند تصميم بگيرد و با وجود عدم سنخيت در بسياري از موارد خيلي از مسائل و مشكلات را جدي نگرفته و حل بسياري از مشكلات را به بعد از ازدواج موكول ميكند، درحالي كه بعد از ازدواج ممكن است راه حل ها به مشاجره هاي طولاني تبديل شود.
واگذاري مشكلات به گذر زمان شايد در بسياري از موارد با نتيجه همراه باشد ولي هميشه هم نبايد با بياهميت جلوه دادن مسئلهاي حل آن را به گذشت زمان موكول كرد.
هومن نامور:
درست است كه آمارها عدم تفاهم بين زوجين، فقر و بيكاري را از مهمترين عوامل طلاق بيان كرده است ولي قطع روابطه عاطفي و در واقع طلاق عاطفي كه در خيلي از خانوادهها وجود دارد را نبايد دست كم گرفت.
بسياري از زوجها با هم زندگي ميكنند ولي از درون هم خبر ندارند ،در واقع قطع روابط عاطفي و عشقي كه به تدريح بين زوجين صورت مي گيرد ميتواند از عوامل پنهان و ناگفته بسياري از زوجها براي درخواست طلاقها باشد.
از بين رفتن بسياري از ارزشها در خانوادهها از جمله احترام به يكديگر به خصوص براي زوجين در مقابل فرزندان از عوامل مهم تنش در خانواده است كه ميتواند به مشاجرههاي طولاني و طلاق تبديل شود.
محمد حسين پناهي مديرگروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبايي :
" طلاق هاي رواني "
در اين نوع طلاق زن و شوهر با هم زندگي ميكنند ولي نسبت به هم هيچگونه تعهد و مسئوليتي ندارند، بسياري از زنان با شوهران خود به گونهاي زندگي ميكنند كه گويي هيچ مشكلي با هم ندارند ولي در واقع رشته عاطفي بين اين دو نيست كه آنها را به هم وصل كند.
دختر جوان 24 سالهاي كه طلاق گرفته بود، در اينباره ميگويد هميشه از طلاق وحشت داشتم، وقتي كه ازدواج كردم و به خانه خودم رفتم هرگز به اين فكر نميكردم كه روزي طلاق خواهم گرفت اما خيلي زود زندگي مشترك ما به پايان رسيد و از همسر جدا شدم،خودم دليل اين جدايي را از بين رفتن عواطف و علايق در طول 2 سال زندگي مشترك ميدانم.
* آمار طلاق در 9 ماه اول سال
بر اساس گزارش سازمان ثبت احوال در نه ماه اول امسال 81033 مورد طلاق و در همين زمان 712488 مورد ازدواج گزارش شده است.
برخي از روانشناسان بر عقيده استوارند كه اكثر زنان ايراني به خصوص در شهرها و روستاهاي كوچك با شرايط سخت بسيار سازگار بوده و با حداقل امكانات در كنار فرزندانشان زندگي ميكنند و كوچكترين اعتراضي هم ندارند ،ولي بر طبق آمارها در نه ماه اول سال در استاني مثل كهكيلويه و بويراحمد480 مورد ،شهرستان قم كه شهري مذهبي است 1420 مورد و در سيستان و بلوچستان 929 مورد طلاق گزارش شده است ،اين آمارها نشان ميدهد كه طلاق به صورت امري عادي در همه قوميتها نفوذ كرده است.
*فرزندان بيشترين آسيب را در طلاق ميبينند
وقتي طلاقي صورت ميگيرد بيشترين آسيب به فزندان وارد ميشود، اميرحسين _ ع 24 ساله كه والدينش در سن 10 سالگي وي از هم جدا شدهاند در اين باره ميگويد: من هرگز نفهميدم كه چرا والدينم از هم جدا شدند البته الان ديگراين مسئله برايم مهم نيست و با آن كنار آمدهام ولي هميشه اين سؤال برايم وجود داشته كه چرا آنها كه هنوز براي با هم بودن خودشان دليل محكمي نداشتند من را به اين دنيا آوردند.
وي كه مشكلات بسياري براي بزرگ شدن و به دانشگاه رفتن خود داشته است، اضافه كرد: اگر والدين من از هم جدا نبودند عقده خيلي از مسائل هميشه همراهم نبود و در انتخاب شغل ،همسر و رشته تحصيلي اينقدر دچار مشكل و نگراني از آيندهام نبودم.
*زنان ايراني همچنان بر تعهدات خود پايدارند
تعهد به زندگي نه تنها براي خيلي از زنان نسل امروز جامعه ما كه براي خيلي از زنان قديميتر هم داراي قداست و ارزش بوده،همچنان داراي قداست است و به هيچ طريقي حاضر نيستند كانون خانواده را رها كنند.
بسياري از زنان بعد از طلاق با مشكلات اقتصادي و مالي دست به گريبانند و خود به عنوان زنان سرپرست خانوار و به لحاظ داشتن عواطف شديد به خصوص براي فرزندانشان حتي بعد از طلاق هم ازدواج نميكنند و سختي هاي يك زندگي را به تنهايي به دوش ميشكند.
ميترا _ح كه به تازگي ازدواج كرده است در اين باره ميگويد: اگر همسرم خلاف تعهدات اخلاقياش عمل كند، شايد از وي جدا شوم ولي هرگز مسائل مالي و اقتصادي سخت نمي تواند محبت وي رانسبت به من كم كند.
*قوانين جديد از رشد طلاق جلوگيري نميكند
علي اسلامي پناه :
بنابر قوانين حقوقي سال 1353 مرد ميتواند زن خود را طلاق دهد و اگر بخواهد مجددًا هم ازدواج كند در صورتي كه زن دارد رضايت همسر اول خود را جلب كند.
در صورتيكه در بند 23 "لايحه حمايت از خانواده " براي حمايت از خانواده بايد كاربرد داشته باشد، اين قانون حذف شده است و مرد ميتواند بدون رضايت همسر اول ازدواج مجدد داشته باشد.
"عندالاستطاعه كردن مهريه " در مقابل " عندالمطالبه بودن "
عندالاستطاعه كردن مهريه از لحاظ قانوني معتبر نيست و جاري كردن چنين طرحهاي هيچ نقشي در جلوگيري از روند طلاق نخواهد داشت.
* حفظ قداست ازدواج مهم است نه ايجاد راه براي ازدواجهاي مجدد
در ازدواج آنچه مهم است فهميدن حرف طرف مقابل براي رسيدن به ابعاد مشترك زندگي است، در امر ازدواج انتخاب درست بسيار مهم است، چراكه تا قبل از اينكه آشيانهاي ساخته شود بايد به فكر اين بود كه آيا اين آشيانه متناسب با طوفانهاي سخت زندگي ساخته شده است، پس نبايد خيلي احساسي و سطحي انتخاب كنيم.
با توجه به اينكه شرايط بعد از طلاق به خصوص براي زنان بسيار بدتر و خطرناكتر از مردان است؛ مسئولين به جاي اينكه به فكر چارهاي براي پايدارتر كردن زندگي جوانها داشته باشند با صدور طرحها و قوانين جديد جو جاكم در جامعه را تنشزا ميكنند.منبع:فارس
من هرگز نفهميدم كه چرا والدينم از هم جدا شدند البته الان ديگر اين مسئله براي من مهم نيست، با اين موضوع كنار آمدهام ولي هميشه اين سؤال برايم وجود داشته كه چرا آنها كه براي با هم بودن خودشان دليل محكمي نداشتند من را به اين دنيا دعوت كردند.
ازدواج امري مقدس در اسلام است و براي انجام آن تأكيدات بسيار شده است، زوجهاي جوان علاوه بر اينكه برا ي انتخاب همسر داراي مشكلات فراواني هستند با مشكلات مالي و اقتصادي زيادي هم براي برگزاري مراسم عروسي مواجهند تا خاطره يك شب به يادماندني را در دفتر تاريخ زندگيشان ثبت كنند.
البته گفتني است كه هميشه هم لحظات بر وفق مراد اين افراد نيست ، چرا كه بعد از گذشتن از مشكلات براي رسيدن به آرامش ودرست لحظهاي اي كه زوج جوان احساس مي كند خوشبختترين زوج دنيا ، با آنچه كه در واقعيت مي بيند كاملاً متفاوت است.
براي از بين رفتن خيلي از سوء تفاهمات زندگي خيلي از زوجهاي جوان غرور خود را زير پا ميگذرند و در مقابل همسرشان گذشت ميكنند كه البته اين كار در همه مراحل و براي مقابله با همه مشكلات كارساز نيست.
از اينجاست كه مشاجرهها و بحث ها آغاز ميشود و تازه متأهلين تلاش ميكنند جو را بهتر كنند و گاهي هم از والدين و يا دوستان كمك ميگيرند.
در بسياري از موارد اگر ميانجيگري توسط شخصي صورت گيرد كه با عدالت بين زوج جوان رفتار كند ممكن است خيلي از مسائل حل شود ولي نكته اينجاست كه طرفين براي خود افرادي را به عنوان واسطه قرار ميدهند كه حرف و سخن او را به طور منطقي براي ديگري بيان كند.
جوانان در شرف ازدواج، زماني كه بايد با عقل و استدلال دست به انتخاب بزنند و همسري را انتخاب كنند كه بتوانند با وي يك عمر را در آرامش زندگي كنند، فقط به شباهتهاي ظاهري توجه كرده و چون در اين دوران احساسات بر منطق تقريباً حاكم است فرد بدرستي نميتواند تصميم بگيرد و با وجود عدم سنخيت در بسياري از موارد خيلي از مسائل و مشكلات را جدي نگرفته و حل بسياري از مشكلات را به بعد از ازدواج موكول ميكند، درحالي كه بعد از ازدواج ممكن است راه حل ها به مشاجره هاي طولاني تبديل شود.
واگذاري مشكلات به گذر زمان شايد در بسياري از موارد با نتيجه همراه باشد ولي هميشه هم نبايد با بياهميت جلوه دادن مسئلهاي حل آن را به گذشت زمان موكول كرد.
هومن نامور:
درست است كه آمارها عدم تفاهم بين زوجين، فقر و بيكاري را از مهمترين عوامل طلاق بيان كرده است ولي قطع روابطه عاطفي و در واقع طلاق عاطفي كه در خيلي از خانوادهها وجود دارد را نبايد دست كم گرفت.
بسياري از زوجها با هم زندگي ميكنند ولي از درون هم خبر ندارند ،در واقع قطع روابط عاطفي و عشقي كه به تدريح بين زوجين صورت مي گيرد ميتواند از عوامل پنهان و ناگفته بسياري از زوجها براي درخواست طلاقها باشد.
از بين رفتن بسياري از ارزشها در خانوادهها از جمله احترام به يكديگر به خصوص براي زوجين در مقابل فرزندان از عوامل مهم تنش در خانواده است كه ميتواند به مشاجرههاي طولاني و طلاق تبديل شود.
محمد حسين پناهي مديرگروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبايي :
" طلاق هاي رواني "
در اين نوع طلاق زن و شوهر با هم زندگي ميكنند ولي نسبت به هم هيچگونه تعهد و مسئوليتي ندارند، بسياري از زنان با شوهران خود به گونهاي زندگي ميكنند كه گويي هيچ مشكلي با هم ندارند ولي در واقع رشته عاطفي بين اين دو نيست كه آنها را به هم وصل كند.
دختر جوان 24 سالهاي كه طلاق گرفته بود، در اينباره ميگويد هميشه از طلاق وحشت داشتم، وقتي كه ازدواج كردم و به خانه خودم رفتم هرگز به اين فكر نميكردم كه روزي طلاق خواهم گرفت اما خيلي زود زندگي مشترك ما به پايان رسيد و از همسر جدا شدم،خودم دليل اين جدايي را از بين رفتن عواطف و علايق در طول 2 سال زندگي مشترك ميدانم.
* آمار طلاق در 9 ماه اول سال
بر اساس گزارش سازمان ثبت احوال در نه ماه اول امسال 81033 مورد طلاق و در همين زمان 712488 مورد ازدواج گزارش شده است.
برخي از روانشناسان بر عقيده استوارند كه اكثر زنان ايراني به خصوص در شهرها و روستاهاي كوچك با شرايط سخت بسيار سازگار بوده و با حداقل امكانات در كنار فرزندانشان زندگي ميكنند و كوچكترين اعتراضي هم ندارند ،ولي بر طبق آمارها در نه ماه اول سال در استاني مثل كهكيلويه و بويراحمد480 مورد ،شهرستان قم كه شهري مذهبي است 1420 مورد و در سيستان و بلوچستان 929 مورد طلاق گزارش شده است ،اين آمارها نشان ميدهد كه طلاق به صورت امري عادي در همه قوميتها نفوذ كرده است.
*فرزندان بيشترين آسيب را در طلاق ميبينند
وقتي طلاقي صورت ميگيرد بيشترين آسيب به فزندان وارد ميشود، اميرحسين _ ع 24 ساله كه والدينش در سن 10 سالگي وي از هم جدا شدهاند در اين باره ميگويد: من هرگز نفهميدم كه چرا والدينم از هم جدا شدند البته الان ديگراين مسئله برايم مهم نيست و با آن كنار آمدهام ولي هميشه اين سؤال برايم وجود داشته كه چرا آنها كه هنوز براي با هم بودن خودشان دليل محكمي نداشتند من را به اين دنيا آوردند.
وي كه مشكلات بسياري براي بزرگ شدن و به دانشگاه رفتن خود داشته است، اضافه كرد: اگر والدين من از هم جدا نبودند عقده خيلي از مسائل هميشه همراهم نبود و در انتخاب شغل ،همسر و رشته تحصيلي اينقدر دچار مشكل و نگراني از آيندهام نبودم.
*زنان ايراني همچنان بر تعهدات خود پايدارند
تعهد به زندگي نه تنها براي خيلي از زنان نسل امروز جامعه ما كه براي خيلي از زنان قديميتر هم داراي قداست و ارزش بوده،همچنان داراي قداست است و به هيچ طريقي حاضر نيستند كانون خانواده را رها كنند.
بسياري از زنان بعد از طلاق با مشكلات اقتصادي و مالي دست به گريبانند و خود به عنوان زنان سرپرست خانوار و به لحاظ داشتن عواطف شديد به خصوص براي فرزندانشان حتي بعد از طلاق هم ازدواج نميكنند و سختي هاي يك زندگي را به تنهايي به دوش ميشكند.
ميترا _ح كه به تازگي ازدواج كرده است در اين باره ميگويد: اگر همسرم خلاف تعهدات اخلاقياش عمل كند، شايد از وي جدا شوم ولي هرگز مسائل مالي و اقتصادي سخت نمي تواند محبت وي رانسبت به من كم كند.
*قوانين جديد از رشد طلاق جلوگيري نميكند
علي اسلامي پناه :
بنابر قوانين حقوقي سال 1353 مرد ميتواند زن خود را طلاق دهد و اگر بخواهد مجددًا هم ازدواج كند در صورتي كه زن دارد رضايت همسر اول خود را جلب كند.
در صورتيكه در بند 23 "لايحه حمايت از خانواده " براي حمايت از خانواده بايد كاربرد داشته باشد، اين قانون حذف شده است و مرد ميتواند بدون رضايت همسر اول ازدواج مجدد داشته باشد.
"عندالاستطاعه كردن مهريه " در مقابل " عندالمطالبه بودن "
عندالاستطاعه كردن مهريه از لحاظ قانوني معتبر نيست و جاري كردن چنين طرحهاي هيچ نقشي در جلوگيري از روند طلاق نخواهد داشت.
* حفظ قداست ازدواج مهم است نه ايجاد راه براي ازدواجهاي مجدد
در ازدواج آنچه مهم است فهميدن حرف طرف مقابل براي رسيدن به ابعاد مشترك زندگي است، در امر ازدواج انتخاب درست بسيار مهم است، چراكه تا قبل از اينكه آشيانهاي ساخته شود بايد به فكر اين بود كه آيا اين آشيانه متناسب با طوفانهاي سخت زندگي ساخته شده است، پس نبايد خيلي احساسي و سطحي انتخاب كنيم.
با توجه به اينكه شرايط بعد از طلاق به خصوص براي زنان بسيار بدتر و خطرناكتر از مردان است؛ مسئولين به جاي اينكه به فكر چارهاي براي پايدارتر كردن زندگي جوانها داشته باشند با صدور طرحها و قوانين جديد جو جاكم در جامعه را تنشزا ميكنند.منبع:فارس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر