مرد جوانی که از ترسو بودن همسرش خسته شده بود برای طرح دادخواست طلاق به دادگاه خانواده رفت.
زوج جوانی با مراجعه به دادگاه از قاضی خواستند به پرونده آنان هر چه سریع تر رسیدگی و تکلیف زندگی ناموفق شان را مشخص کند.
قاضی دادگاه پس از اینکه طرفین را به آرامش دعوت کرد از مرد جوان خواست دلایلش را برای مراجعه به دادگاه خانواده بیان کند. این مرد با اظهار پشیمانی از انتخاب همسرش گفت؛ دو سال پیش از طریق یکی از دوستانم با پروین آشنا شدم و پس از گذشت زمان کوتاهی به شدت به هم علاقه مند شدیم به طوری که از وی خواستم درباره ازدواج با خانواده اش صحبت کند. پس از انجام مراسم خواستگاری پروین را با مهریه 350 سکه بهار آزادی به عقد خود درآوردم.
وی ادامه داد؛ پس از اینکه زندگی مشترک مان را آغاز کردیم متوجه شدم پروین به شدت ترسو است و از هر چیز کوچکی وحشت می کند حتی با دیدن سوسک و جانوران کوچک تمام همسایگان را برای کمک به منزل می آورد.
مرد جوان افزود؛ چند روز پیش وقتی در محل کارم بودم پروین با تلفن همراهم تماس گرفت و با گریه و زاری از من خواست برای کمک به وی سریع به منزل بروم. او بلافاصله تلفن را قطع کرد. من که خیلی ترسیده بودم با آژانس به منزل مان رفتم و زمانی که در را باز کردم همسرم را دیدم که روی اپن آشپزخانه ایستاده بود و گریه می کرد، وقتی از وی مشکل را پرسیدم گفت در راهروی حمام منزل مان یک موش دیده است. از همان روز درگیری ما شروع شد. دیگر خسته شده ام. همسرم نمی خواهد خودش را تغییر دهد و به همین دلیل قصد دارم وی را طلاق دهم چون او با جیغ هایش آرامشم را به هم ریخته است.
قاضی شعبه پس از ثبت اظهارات این مرد از پروین خواست او نیز حرف هایش را مطرح کند. زن جوان گفت از بچگی از هر جانوری می ترسیدم و همسرم مدام مرا به خاطر ترسو بودنم مورد سرزنش قرار می دهد و من را درک نمی کند. ترس دست خودم نیست و دیگر طاقت سرزنش های شوهرم را ندارم.
پس از ثبت اظهارات طرفین پرونده قاضی دادگاه رسیدگی به موضوع را به آینده موکول کرد.
زوج جوانی با مراجعه به دادگاه از قاضی خواستند به پرونده آنان هر چه سریع تر رسیدگی و تکلیف زندگی ناموفق شان را مشخص کند.
قاضی دادگاه پس از اینکه طرفین را به آرامش دعوت کرد از مرد جوان خواست دلایلش را برای مراجعه به دادگاه خانواده بیان کند. این مرد با اظهار پشیمانی از انتخاب همسرش گفت؛ دو سال پیش از طریق یکی از دوستانم با پروین آشنا شدم و پس از گذشت زمان کوتاهی به شدت به هم علاقه مند شدیم به طوری که از وی خواستم درباره ازدواج با خانواده اش صحبت کند. پس از انجام مراسم خواستگاری پروین را با مهریه 350 سکه بهار آزادی به عقد خود درآوردم.
وی ادامه داد؛ پس از اینکه زندگی مشترک مان را آغاز کردیم متوجه شدم پروین به شدت ترسو است و از هر چیز کوچکی وحشت می کند حتی با دیدن سوسک و جانوران کوچک تمام همسایگان را برای کمک به منزل می آورد.
مرد جوان افزود؛ چند روز پیش وقتی در محل کارم بودم پروین با تلفن همراهم تماس گرفت و با گریه و زاری از من خواست برای کمک به وی سریع به منزل بروم. او بلافاصله تلفن را قطع کرد. من که خیلی ترسیده بودم با آژانس به منزل مان رفتم و زمانی که در را باز کردم همسرم را دیدم که روی اپن آشپزخانه ایستاده بود و گریه می کرد، وقتی از وی مشکل را پرسیدم گفت در راهروی حمام منزل مان یک موش دیده است. از همان روز درگیری ما شروع شد. دیگر خسته شده ام. همسرم نمی خواهد خودش را تغییر دهد و به همین دلیل قصد دارم وی را طلاق دهم چون او با جیغ هایش آرامشم را به هم ریخته است.
قاضی شعبه پس از ثبت اظهارات این مرد از پروین خواست او نیز حرف هایش را مطرح کند. زن جوان گفت از بچگی از هر جانوری می ترسیدم و همسرم مدام مرا به خاطر ترسو بودنم مورد سرزنش قرار می دهد و من را درک نمی کند. ترس دست خودم نیست و دیگر طاقت سرزنش های شوهرم را ندارم.
پس از ثبت اظهارات طرفین پرونده قاضی دادگاه رسیدگی به موضوع را به آینده موکول کرد.
باشگاه خبرنگاران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر