مردي که همسرش را در کندذهن بودن فرزندش مقصر مي داند براي جدايي از او به دادگاه خانواده مراجعه کرد.
اين مرد و همسرش با مراجعه به دادگاه و طرح دادخواست طلاق توافقي از قاضي شعبه خواستند به پرونده آنان رسيدگي و تکليف زندگي شان را هرچه سريع تر روشن کند.
زن جوان گفت؛ هفت سال پيش با يکي از بستگان مادرم ازدواج کردم. هيچ تفاوت اخلاقي با هم نداشتيم تا اينکه فرزندم به دنيا آمد و پس از گذشت چند سال پي برديم فرزندمان از نظر ذهني دچار مشکل است و با مراجعه به پزشک مطمئن شديم وي نسبت به ساير بچه هاي هم سنش کندذهن تر است.
وي افزود؛ از همان زمان که متوجه موضوع شديم همسرم دائم مرا مقصر دانست و گفت ژن هاي من مشکل داشته که فرزندمان دچار عقب افتادگي شده است و به همين علت مرا مورد ضرب و جرح قرار مي داد.
شوهر اين زن نيز گفت؛ در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وي را مقصر اين موضوع مي دانم و حاضر به نگهداري فرزند بيمار او نيستم و فرزندم را به وي مي سپارم و مي خواهم از او جدا شوم.قاضي دادگاه پس از ثبت اظهارات طرفين و اصرار آنان بر جدايي با حکم طلاق توافقي آنان موافقت کرد.
اين مرد و همسرش با مراجعه به دادگاه و طرح دادخواست طلاق توافقي از قاضي شعبه خواستند به پرونده آنان رسيدگي و تکليف زندگي شان را هرچه سريع تر روشن کند.
زن جوان گفت؛ هفت سال پيش با يکي از بستگان مادرم ازدواج کردم. هيچ تفاوت اخلاقي با هم نداشتيم تا اينکه فرزندم به دنيا آمد و پس از گذشت چند سال پي برديم فرزندمان از نظر ذهني دچار مشکل است و با مراجعه به پزشک مطمئن شديم وي نسبت به ساير بچه هاي هم سنش کندذهن تر است.
وي افزود؛ از همان زمان که متوجه موضوع شديم همسرم دائم مرا مقصر دانست و گفت ژن هاي من مشکل داشته که فرزندمان دچار عقب افتادگي شده است و به همين علت مرا مورد ضرب و جرح قرار مي داد.
شوهر اين زن نيز گفت؛ در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وي را مقصر اين موضوع مي دانم و حاضر به نگهداري فرزند بيمار او نيستم و فرزندم را به وي مي سپارم و مي خواهم از او جدا شوم.قاضي دادگاه پس از ثبت اظهارات طرفين و اصرار آنان بر جدايي با حکم طلاق توافقي آنان موافقت کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر